مدیریت بحران
نگرانی، مرا کاملاً درهم شکسته بود. ذهنم چنان آشفته و ناراحت بود که نمی توانستم هیچ لذتی در زندگی ببینم. اعصابم چنان تحت فشار بود که نه می توانستم شب بخوابم و نه در روز استراحت کنم. من حق طبیعی خانواده ام را برای یک زندگی عادی و شاد، تهدید می کردم. من زندگی خودم را هم تهدید می کردم. احساس می کردم که دیگر نمی توانم به خودم اعتماد کنم. احساس می کردم که کاملاً شکست خورده ام».
وقتی همه چیز در تاریک ترین و بدترین وضع بود و به نظر نمی آمد که برای رهایی از این بحران، چیزی بتواند به من کمک کند، مادرم کاری برایم کرد که هرگز فراموش نخواهم کرد و به خاطر آن همیشه خدا را شکر می گویم. او مرا به «مبارزه» واداشت... بنابراین، از همان روز، مبارزه را شروع کردم و با خود، عهد بستم این مبارزه را تا پیروزی ادامه دهم.
من که تا آن روز به جای زندگی کردن از زندگی فرار می کردم، تصمیم گرفتم تسلیم شرایط نشوم، با آن روبه رو شوم و با شرایط بحرانی، مبارزه کنم. در این زمان بود که به تدریج، معجزه واقعی روی داد: من قوی تر و قوی تر شدم. دیگر می توانستم با شادمانیِ سلامتی، و شادمانیِ زندگی بیدار شوم و امیدوار، روز جدیدی را آغاز کنم...
نگرانی و بحران، چرا؟
شمار فرصتها و تهدیدات در زندگی ماشینی عصر نوین، افزایش یافته و بروز نگرانی و بحران در عرصه زندگی روبه فزونی گذاشته است.
تنشهای روحی - روانی و بحرانها و نگرانیها - از هر نوع که باشد، - آثار قابل ملاحظه ای بر زندگی آدمی خواهد داشت. از همین روی، نیاز به آشنایی با اصول و شیوه های اثربخش «مدیریتِ بحران» در زندگی، بیش از پیش احساس می شود.
مفهوم شناسی بحران
از منظر روانشناسیِ سلامت، «بحران» به معنای شرایطی است که در آن، فرد در برابر یک موقعیت تهدید کننده قرار می گیرد و تعادل جسمی و روانی خود را از دست داده، با اختلالات عاطفی و رفتاری مواجه می شود. این حالت می تواند از چند ساعت تا چند هفته به طول انجامد.(1)
حالت پیش گفته را روانشناسان، با مفاهیمی همچون: اضطراب، دل نگرانی، وحشت، بیم و ناراحتی، و فشارهای روانی (اِسترِس) توصیف پذیر می دانند.
آثار و پیامدها
تنش یا بحران می تواند هم جنبه مثبت داشته باشد و هم منفی، هم سازنده باشد و هم زیان بخش! از این لحاظ که فرد برای حل رویداد پیش آمده به رفتارها و روشهای غیرمنطقی و ناسازگارانه متوسل می شود که نتیجه آن، آسیب و اختلال در عملکردهای اجتماعی و روانی می گردد، جنبه منفی و مخرّب بروز می کند. امّا از آن جهت که زمینه ای برای کوشش و تلاش بیشتر به منظور غلبه بر وضعیت ناخوشایند، فرصتی برای رشد و یادگیری است و باعث رشد و تحوّل واحساس اعتماد به نفس می گردد، نتیجه مثبت به ارمغان خواهد داشت.
چنانچه فرد در شرایط بروز بحران و وضعیت فشار و تنش، توانایی مدیریت صحیح بحران را نداشته باشد و نتواند از بین راه حلها و واکنشهای احتمالی نسبت به وضعیت پیش آمده، مناسب ترین و اثربخش ترین شیوه را برگزیند و اعمال کند، تنش و فشار بر او چیره می شود و با ایجاد تغییرات روانی - جسمانی، نظم فعالیت غدد درون ریز وی تغییر کرده، باعث ترشّح هورمونهایی نظیر «آدرنالین»، «نورآدرنالین» و «سروتونین» می شود، و زمینه ای برای بروز اختلالات خُلقی: اضطراب، استرس، نگرانی، افسردگی، درماندگی و به کار افتادن رفتارهای نابهنجار می گردد. با اختلال در تعادل روانی - جسمانیِ شخص، واکنشهای او، به صورت غیرمنطقی، تند و خشن جلوه می کند، که ادامه روند فوق، منجر به پیدایش بیماریهای «سایکوروماتیک» یا اختلالات روان - تنی، نظیر: بیماری عروق کرونر، دستگاه گوارش، زخم معده، فشار خون بالا، تپش قلب و... خواهد شد.
در نتیجه، عدم کنترل بهنگام بحران در زندگی، در سیستم ایمنی بدن، اثرات نامطلوبی بر جای خواهد گذشت.(2)
آلکسیس کارل(Alexis carrel)، برنده جایزه نوبل پزشکی گفته است:
«آنان که نمی دانند چگونه با بحرانها و نگرانیها مقابله کنند، در جوانی می میرند».(3)
افلاطون نیز گفته است:
«بزرگ ترین اشتباه پزشکان آن است که می کوشند بدون درمان روان، بدن را درمان کنند».(4)
پژوهشهای جدید در این زمینه نیز نشانگر آن است که: «هفتاد درصد از کل بیمارانی که به پزشکان مراجعه می کنند، اگر بتوانند خود را از بحرانها و نگرانیهای زندگی خلاص سازند، قادر خواهند بود خود را درمان کنند».(5)
پس نگرانیها را متوّقف و بحرانها را کنترل کنید؛ چرا که تنش و نگرانی حتی قوی ترین افراد را هم می تواند بیمار کند.
مدیریت بحران
همان طور که پیش از این اشاره شد، تنش و فشار در سطح پایین، موجب تحرّک و تلاش بیشتر و عملکرد بهتر می گردد، امّا تنشهای در سطح بالا (یعنی: بحران) باید کنترل گردد؛ زیرا زیانبخش و نابودکننده زندگی است.
در زمینه اداره و مدیریت بحران نمی توان برای تمام افراد، نسخه یکسانی تجویز کرد؛ امّا یک سلسله اقدامات اصولی و عمومی وجود دارد که از طریق آنها می توان بحران را مهار نمود.
بنابراین، مقصود از مدیریت بحران یعنی: «توانایی شخص در شناخت، تجزیه و تحلیل منطقی مشکل و به کار بردن شیوه های اثربخش، و روشهای سازگارانه و ارائه واکنشهای صحیح منطبق بر واقعیت در مواجهه با معضل و بحران در زندگی».(6)
دوست عزیز! اغلب ما قوی تر از آن هستیم که فکر می کنیم. ما منابعی درونی داریم که احتمالاً هرگز از آنها استفاده نکرده ایم. انگیزه درونی و اراده آدمی تواناترین عامل برای ارتقا و تعالی زندگی در سایه تلاش آگاهانه است. پس بیا با مدیریت صحیح از به هدر رفتن این منابع ارزشمند جلوگیری کنیم.
ویژگیهای شخصیت سالم در مقابل بحران
راستی در انسانهای موفق چه ویژگیهای شخصیتی وجود دارد که باعث می گردد با شرایط بحران، برخورد سالم و سازنده داشته باشند و زندگی پرنشاط و شادی را تجربه کنند؟
آنچه می خوانید، عمده ترین ویژگیهای شخصیتی افرادی است که با مدیریت صحیح و مقابله اثربخش با بحران، شرایط را در جهت اهداف والای خویش هدایت می کنند:
1 - قدرت کنترل: احساس قدرت کنترلِ رویدادها، از جمله ویژگیهای یک انسان موفق است. به خاطر داشته باشید گرچه وقوع حوادث در اختیار ما نیست، ولی کنترلْ و مدیریت آنها و سرانجام هدایت شرایط در مسیر سازنده و تعالی بخش، در اختیار ماست.
2 - احساس تعهّد: یک انسان موفق در مقابل بحران، فردی متعهّد و مسئولیت پذیر است؛ چون او به حقیقتْ باور دارد و جریان زندگی را هدفمند و معنادار می داند، و اهمیت و ارزش خویشتن را در فرآیند هدفمندی آفرینش به نیکی درک می کند.
3 - تلاش و مبارزه: او به جای تسلیم شدن در مقابل حوادث زندگی با آنها روبه رو می شود و با شرایط بحران مبارزه می کند و با باور به اینکه رویدادهای پیش آمده، فرصتی برای رشد و تعالی هستند، خود را ملزم به تلاش و مبارزه در برابر حوادث و بحرانهای زندگی می داند.
4 - داشتن تفکّر مثبت: داشتن تفکّر مثبت نیز یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی افراد موفّق در مقابل بحران است. داشتن حُسن ظن و یا تفکر مثبت در برابر بحرانهای زندگی به شما کمک می کند که «گرایشهای پوچ و غیر منطقی» خود را کشف، و «افکار و روشهای سازنده» را جایگزین آنها کنید. یادگیری و به کار بستن این روش بسیار ساده، در کاهش تنش و بحران بسیار مؤثر است. علاوه بر این، به شما کمک خواهد کرد که «اعتماد به نفس» خود را تقویت کنید.(7)
عوامل و زمینه ها
در دنیای امروز، عوامل گوناگونی در بروز بحران در زندگی دخالت دارند. ما، در جهانی زندگی می کنیم که تمدّن نوین باعث گردیده بسیاری از مردم زیر تنشهای فزاینده، دچار بحران در زندگی باشند.
عوامل به وجود آورنده بحران که تنش زا خوانده می شوند، ممکن است جسمانی یا روانی باشند و منشأ آنها می تواند بیرونی یا درونی باشد.
انواع گوناگون محرکهای جسمی و روانی نظیر: رفتارهای خشن، یا منازعات و تعارضات درونی ممکن است به عنوان عاملی تنش زا عمل کنند. همچنین شرایط شغلی، وضعیت محیط کار، سبک روابط حاکم در محیط کار، سبک تفکر افراد، شرایط خانوادگی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زمینه های محیطی و بیرونی به حساب می آیند.
به طور کلی هر گونه تغییر در روال متداول و روشهای رایج که نوعی از هم گسیختگی ایجاد کند (بسته به شرایط و گرایشهای کلی شما نسبت به مسائل)، می تواند با شدّت و ضعف متغیّر، نقشی بحران زا و تنش آفرین، ایفا کند.(8)
در بحران، چه رخ می دهد؟
شناخت علایم و واکنشهایی که بدن و روان در وضعیت مواجهه با بحران بروز می دهد، در شناسایی به موقع شرایط بحران زا نقشی مهم دارد. با آگاهی از این علایم خواهید توانست با اقدام بهنگام و به شیوه ای سازنده با بحران، مقابله کنید، و پیش از آنکه مهارناپذیر شود آن را کنترل و مدیریت نمایید.
برخی علایم هشدار دهنده
الف) بدنی
1 . درد معده و مشکلات سوء هاضمه
2 . گرفتگیهای عضلانی
3 . تپش قلب
4 . اسهال
5 . بیماری قلب
6 . کلسترول بالا
7 . خستگی و کوفتگی
8 . سردرد و احساس گیجی
9 . اختلال تنفّسی
10 . دردهای موضعی
ب) روانی
1 . کاهش یا نبودِ تمرکز، و از هم گسیختگی افکار
2 . تحریک پذیری زیاد با خشم
3 . وابستگی به دارو
4 . اضطراب و افسردگی
5 . فربهی یا بی اشتهایی
6 . اشتغال ذهنی
7 . شلختگی و نرسیدن به سر و وضع خود
8 . آغاز کردن کارهایی زیاد بدون به پایان رساندن آنها
9 . اختلالات جنسی .
همه علایم بالا و بسیاری دیگر می تواند از نشانه های فشار و تنش و بحران باشد. همه آنها به کیفیت زندگی لطمه می زنند تا آنجا که می توانند باعث مرگ شخص شوند.(9)
اکنون، شیوه های رهایی از دام بحران را در زیر می آوریم:
قاعده ای سحرآمیز برای رهایی از بحران
اگر می خواهید دستورالعمل کارآمد و مطمئنی برای رهایی از بحران و تنش داشته باشید، قاعده زیر را به نیکی فرا گرفته و بدان عمل کنید. این قاعده دارای سه مرحله است.
مرحله اوّل: قبل از هرچیز با صداقت، وضعیت را بدون واهمه تحلیل کنید و از خود بپرسید: «اگر نتوانم مسئله را حل کنم، بدترین چیزی که پیش می آید چیست؟» و چقدر احتمال دارد که این بدترین چیز، اتفاق بیفتد؟ و وقوع آن چقدر زندگی من را تحت تأثیر قرار می دهد؟ و آیا این تأثیرات برای ماهها و سالها باقی می ماند، یا موقّت و گذرا خواهد بود؟
مرحله دوم: پس از تصوّر بدترین چیزی که ممکن است روی دهد، سعی کنید خود را از نظر ذهنی و روانی برای پذیرش آن بدترین وضع - اگر لازم شود - آماده سازید و مطمئن باشید آرامش واقعی از پذیرش بدترین شرایط پیش می آید؛ زیرا اگر ما بدترین وضعیت را بپذیریم، دیگر چیزی نیست که از دست بدهیم. و این امر، خود به خود به معنای آن است که شاید هرچیزی را به دست آوریم. مثل تیم فوتبالی که تا دقیقه 85 باخته است، دیگر چیزی ندارد که بخواهد از دست بدهد. و این یعنی اولین گام برای غلبه بر پیامدهای هر بداقبالی.
مرحله سوم: از آن پس، در آرامش، وقت و نیروی خود را با خونسردی صرف تلاش برای بهبود بدترین وضعی کنید که از نظر روحی و ذهنی آماده پذیرش آن شده بودید. مطمئن باشید به هدف خواهید رسید.(10)
توکّل، اِکسیری چاره ساز
یکی از محوری ترین عوامل در کنترل و مهار بحران در زندگی، اتّصال به منبع آرامش بخش و مرکز تسکین دهنده، یعنی خداوند قادر مهربان است؛ او که مهر و شفقت و دلسوزی اش نسبت به بندگان از هر کس و هر چیز، برتر و بالاتر و قدرت و اراده اش افزون ترین و مسلّط ترین است. بر این اساس، اتّصال به خداوند و توکّل به دامن قدسی اش، باعث رهایی از هر تنش و بحرانی گردیده و آرامش و شادمانی و نشاط را به ارمغان می آورد.(11)
نکته پایانی
با وجود آنچه گفته شد، در شرایط دشوار می توانید از مشاوران تیم 1440 در این زمینه کمک بخواهید، و مطمئن باشید آنها آماده خدمت و کمک به شما هستند.
و سرانجام، همواره به خاطر داشته باشید که زندگی، مسئولیتی بزرگ در قبال خداوند، خودتان و دیگران است. پس لطفاً خوب زندگی کنید و از به هدر دادن کیفیت زندگی خویش، پرهیز نمایید.
خداوندا! هرچه بر عمر ما افزودی، بر کیفیت و برکت زندگی ما نیز بیفزا!
- مدیریت منابع انسانی، حسن زارعی متین، ص 261 - 264 .
- اصول کنترل استرس، وراپیفر، ترجمه: آرین ابوک، ص 159 .
- چگونه بر نگرانی و اضطراب پیروز شدم، دیل کارنگی، ترجمه: علی ضرغام، ص 44 .
- همان، ص 47 .
- همان، ص 45 .
- مقاله «مقابله با بحران در زندگی»، روزنامه همشهری، شماره 263 (9 / 11 / 1380).
- اقتباس از نتایج تحقیقات دکتر گاپسا (gapsa) (در سال 1979م) در دانشگاه شیکاگو . شش مورد شخصیتهای تنش زا و غیرتنش زا، به نقل از: روانشناسی بالینی، نیما قربانی (1380)، با اندکی تصرّف .
- ر.ک: مدیریت منابع انسانی، حسن زارعی متین، ص 264 - 268 .
- ر.ک: مدیریت اثربخش، جان لاکت، ترجمه: سید امین اللَّه علوی، ص 67 ؛ اصول کنترل استرس، ص 50 - 63 .
- چگونه بر نگرانی و اضطراب پیروز شدم، دیل کارنگی، ترجمه: علی ضرغام، ص 35 - 38.
- «چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکّل کن».(آل عمران، آیه 159)