دانشنامه

توسعه فردی

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

تعریف بهبود فردی و توسعه فردی

بهبود فردی و توسعه فردی عبارتست از پرورش مهارت‌هایی که فرد را قادر می‌سازد تا اهدافش در جهت شکوفایی حداکثری توانمندی‌های بالقوه خود را به درستی تعیین کند و برای تحقق آنها برنامه‌ریزی کرده و گام‌های عملی بردارد. بهبود فردی یک فرایند توقف ناپذیر در طول زندگی است. اولین گام در راستای بهبود فردی و توسعه فردی، مدیریت زمان، انرژی و تمرکز است. منظور از بهبود یعنی بهتر کردن آن مهارتی که داریم و منظور از توسعه یعنی کسب مهارتی که فعلا نداریم.

هدف از ایجاد این صفحه کمک به شما برای تعیین مهارت‌های لازم برای رسیدن به اهداف زندگی‌تان و بالا بردن کیفیت آن است. انتخاب‌ها و تصمیمات مثبت و موثر در زندگی، زمینه ساز توانمندسازی فردی شما در آینده است. توجه کنید که توسعه فردی و توانمندسازی فردی دو مقوله در هم تنیده و دارای هم پوشانی بوده و شما بایست هر دو مفهوم را مورد توجه قرار دهید. به صفحه ما در مورد توانمندسازی فردی نیز نگاه کنید.

تئوری‌های بهبود فردی و توسعه فردی

ایده‌های زیادی پیرامون بهبود فردی وجود دارد. در اینجا یکی از معروف‌ترین ایده‌ها به نام تئوری خود‌شکوفایی آبراهام مزلو، سال ۱۹۷۰، را معرفی می‌کنیم. این تئوری می‌گوید هر انسان در مسیر بهبود فردی خود، نیازهایی سلسله مراتبی دارد که بایست مرحله به مرحله در قالب فرایندی به نام “خود شکوفایی” برآورده شوند.

 

به هرم نیازهای مزلو دقت کنید:

با نگاهی به هرم فوق متوجه می‌شوید که نیازهای یک انسان در مسیر رشد و توسعه فردی به خوبی دسته بندی شده است.

اما یک اشکال اساسی به این نظریه وارد است و آن هم اینکه، این نیازها لزوما سلسله مراتبی نبوده و به این معنی نیست که هر فرد تا نیازهای سطح پایین خود را ارضا نکند سراغ نیازهای بالاتر نمی‌رود! واضح است که برای سلسله مراتبی بودن این نیازها مثال‌های نقض فراوانی می‌توان نام برد. در کشور ما آیا کسانی که در دفاع از میهن در برابر تجاوز بیگانه جنگیدند و کشته شدند، لزوماً همه نیازهای اولیه خود را کاملاً ارضا کرده بودند؟!!

آیا ارضای کامل همه نیازهای اولیه و فیزیولوژیک تضمین کننده افزایش انگیزه فرد در حرکت به سمت ارضای دیگر نیازهای او و رسیدن به مرحله خود شکوفایی است؟!

به نظر می رسد بهتر است برای استفاده از نکات مفید این نظریه و رفع اشکالات ناشی از تفکر سلسله مراتبی، هرم مزلو را بصورت چارت در نظر بگیریم.

جنبه های مختلف بهبود فردی و توسعه فردی

بهبود و توسعه را می‌توان به دو جنبه اصلی جسمی و ذهنی تقسیم‌بندی کرد. البته واضح است که جنبه‌های روانی و روحی نیز بایست مورد توجه قرار گیرند، ولی این جنبه‌ها بصورت کاملا تخصصی توسط روانشناسان و علمای دینی مورد کاوش و بررسی قرار می‌گیرند. در تعالیم توسعه فردی می‌توان از راهنمایی‌های این اساتید بهره‌مند شده و در مواقعی که مشکلات عمیقی در مخاطب وجود دارد بایست مستقیماً به آنها ارجاع داد.

بهبود و توسعه جسمی

بهبود و توسعه جسمی شامل مباحث مربوط به سلامتی و آمادگی جسمی است. در حوزه سلامتی، مواردی از قبیل تغذیه، پیشگیری و درمان بیماری‌ها، سبک زندگی و خواب و استراحت مورد بررسی قرار می‌گیرند. با توجه به اینکه مشکلات افراد عموما ناشی از عمل نکردن به توصیه‌های اولیه و بنیادین در حوزه سلامتی و آمادگی جسمانی است، بنابراین راهنمایی مخاطب در سطح نخست نیاز به اطلاعات عمیق در این دو حوزه نداشته و مربی بایست تمرکز خود را روی اثر بخشی تعالیم قرار دهد. در موارد خاص می‌توان مخاطب را به متخصصین مربوطه در این دو حوزه ارجاع داد.

 

 

 

 

 

بهبود و توسعه ذهنی

حوزه مربوط به توسعه ذهنی بسیار گسترده بوده و از جمله مباحث مطرح در آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:

مدیریت زمان، انرژی و تمرکز (اولین گام و اساسی‌ترین مرحله در توسعه فردی)

مدیریت استرس، افسردگی، اضطراب و خشم

عزت نفس و اعتماد به نفس

مهارتهای یادگیری، مطالعه، حل مسئله، حافظه و خلاقیت

مهارتهای دیجیتال

کنترل ذهن، تفکر مثبت و خوش‌بینی

مهارتهای ارتباطی، انگیزش و رهبری

مهارتهای ارائه و سخنرانی

 

 

چند گام عملی در مسیر بهبود فردی و توسعه فردی

در اینجا چند مرحله اساسی برای قدم گذاشتن در مسیر بهبود و توسعه فردی را با هم مرور می‌کنیم:

مرحله اول: شناخت کلی از موضوع بهبود و توسعه فردی و المان‌هایی که در آن مورد توجه قرار می‌گیرند

در این گام بایست تعاریف بنیادین و همچنین حوزه‌هایی که بهبود فردی آنها را شامل می‌شود، حداقل در حد عناوین، مورد بررسی قرار داده تا بتوانیم در مراحل بعدی ارزیابی درستی از توانمندیی‌های خود داشته باشیم.

مرحله دوم: نوشتن شرح حال خود با رویکرد بهبود فردی و توسعه فردی

در این گام بایست شرح حال دقیقی از توانمندیی‌ها و مهارت‌های خود بنویسیم و آنها را ارزیابی کنیم. عناوین و المان‌های ذکر شده در گام اول را بایست مورد توجه قرار دهیم. نکته بسیار مهم در این گام این است که دقیقا مشخص کنیم هر مهارت را چگونه و در کجا کسب کرده‌ایم؟ و علاوه بر موقعیت فعلی در کدامیک از جنبه‌ها و زمینه‌های دیگر زندگی می‌توانیم مورد استفاده قرار دهیم؟ به عنوان مثال: اگر مهارت ارتباط موثر را در محیط کار کسب کرده و از آن به خوبی استفاده می‌کنیم، چرا در زندگی خانوادگی و تربیت فرزند از آن استفاده نکنیم؟

مرحله سوم: شناخت و رفع موانع توسعه فردی

در این گام بایست موانعی که در سر راه بهبود و توسعه فردی ما قرار دارد و مانع دستیابی به مهارت‌ها و سطوح زندگی بالاتر می‌شود را شناسایی کرده و برای رفع آنها برنامه‌ریزی و چاره‌اندیشی کنیم.

جمع بندی

مفاهیم و شاخصه‌های بهبود و توسعه فردی و مهارت‌هایی که بایست در خود ایجاد کنیم و توسعه دهیم را بشناسیم و برای رفع موانع، برنامه‌ریزی و اقدام عملی انجام دهیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

توانمندسازی فردی

توانمندسازی فردی یعنی به چیزی که هستید بنگرید و نسبت به خودتان به‌عنوان یک شخص منحصربه‌فرد، آگاه‌تر شوید.

توانمند سازی فردی شامل افزایش اعتمادبه‌نفس و توانایی تعیین اهداف واقع‌بینانه و تحقق بخشیدن به توانایی‌های بالقوه‌­تان است. هر شخصی دارای نقاط قوت و ضعف و همچنین طیف وسیعی از مهارت‌هایی است که هرروزه در موقعیت­‌های مختلف از آن­ها استفاده می‌کند، اما اغلب بسیاری از مردم نسبت به توانایی‌های واقعی­ خود بی‌اطلاع مانده و یا ارزشی برای آن قائل نیستند.

کسی که برای توانمندسازی خود تلاش می‌کند، قادر است با اتخاذ تصمیمات مثبت و تعیین اهدافش، کنترل زندگی خود را به دست بگیرد. توسعه­‌ی خودآگاهی که به معنای درک نقاط ضعف و قوت و داشتن دانش کافی از محدودیت‌های فردی خودمان است، کلیدی برای توانمند سازی فردی است.

اقداماتی که برای تعیین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت و دست‌یابی به آن­ها و همچنین به‌منظور توسعه مهارت‌های جدید صورت می­‌گیرند، باعث افزایش اعتمادبه‌نفس شده که به‌نوبه‌ی خود برای توانمندسازی ضروری است.

“توانمندسازی فردی” و “توسعه­ فردی” دو حوزه‌ای هستند که با یکدیگر مرتبط بوده و هم‌پوشانی دارند. توصیه می‌شود که این صفحه و صفحه‌ی “توسعه­ فردی” را به دنبال هم مطالعه کنید.

 

 

 

توانمندسازی فردی چیست؟

در مفهوم پایه، اصطلاح ” توانمندسازی ” به معنای ساده‌­ی” قدرتمند شدن ” می‌­باشد. ایجاد توانمندسازی فردی شامل بازتاب دادن ارزش‌ها، مهارت‌ها و اهداف شخصی و آمادگی برای تغییر رفتار خود به‌منظور دستیابی به اهداف‌مان است. همچنین این اصطلاح به معنای آگاهی از این موضوع است که دیگران نیز اهداف و ارزش­‌های خودشان را داشته که می­‌تواند از اهداف و ارزش‌های ما متفاوت باشد.

تعاریف دیگری نیز موجود است که می‌توانند دقیق‌تر باشند. معمولاً همه‌­ی این تعاریف بر این ایده استوار هستند که توانمندسازی فردی، به هر فرد قابلیت‌­های زیر را ارائه می‌دهد:

به دست گرفتن کنترل شرایط و دستیابی به اهداف خود در زندگی شخصی و حرفه­‌ای (توانایی در مدیریت زمان، انرژی و تمرکز)

 

آگاه‌­تر شدن از نقاط ضعف و قوت و بنابراین آمادگی بهتر برای مقابله با مشکلات و دستیابی به اهداف.

 

تقویت مشارکت و همکاری به‌عنوان یک فرد و همچنین به‌عنوان عضوی از یک گروه.

 

استفاده از فرصت­‌ها به‌منظور بهبود رشد شخصی و حس رضایت.

توسعه‌­ی توانمندسازی فردی شامل ایجاد برخی تغییرات اساسی در زندگی است که همیشه یک فرایند آسان به‌حساب نمی‌­آید. درجه‌­ی تغییرات موردنیاز، بسته به نقطه­‌ی شروع افراد، از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

 

ابعاد توانمندسازی فردی

‘ابعاد توانمندسازی فردی’ که در ادامه درباره‌­ی آن بحث خواهد شد بر این باور استوار است که هرچه طیف واکنش‌­هایی که یک فرد در خود توسعه می‌دهد تا بتواند از عهده‌­ی مسائل برآید، بزرگ‌تر باشد، شانس او برای مقابله‌­ی مؤثر با مشکلات در موقعیت‌­های گوناگون زندگی بزرگ‌تر خواهد بود.

این ابعاد عبارت‌اند از:

خودآگاهی

خودآگاهی شامل درک ما از شخصیت خودمان و چگونگی واکنش ما در موقعیت‌های مختلف است.

همچنین ما را قادر می‌سازد که پیشرفت­‌های آتی خود را بر ویژگی‌­های مثبت‌مان بنا کرده و از هرگونه صفات منفی که ممکن است اثربخشی‌مان را کاهش دهد، آگاهی پیدا کنیم. افراد خودآگاه برای بهبود زندگی خود با یادگیری از تجربیات قبلی‌­شان، تصمیمات آگاهانه‌ای می‌گیرند.

ارزش‌ها

ارزش‌ها، عقاید یا باورهایی هستند که برای ما اهمیت دارند، درحالی‌که ما همیشه از آن­‌ها آگاه نیستیم.

این ارزش­‌ها می‌توانند هرگونه تعهدی باشند که به آن باور داریم و یا هر چیزی که به هر دلیلی آن را ترجیح می­‌دهیم. دلیلی که ممکن است ما یک‌ چیز را بر دیگری ترجیح داده یا اصول خاصی را انتخاب کنیم، همیشه شناخته‌شده نیست. ممکن است که هیچ دلیل آشکاری برای ارزش‌های ما وجود نداشته باشد. بااین‌وجود ارزش‌هایمان برای ما مهم هستند. برای آگاهی از خود، لازم است که از ارزش‌هایمان آگاهی داشته باشیم، آن‌ها را به‌طور منتقدانه بررسی کنیم و بپذیریم که ممکن است ارزش‌های ما باارزش‌های دیگران متفاوت باشند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهارت‌ها

مهارت‌های یک فرد منبع اصلی توانایی او برای دستیابی به اهداف موردنظرش هستند.

مهارت‌ها را می‌توان از طریق تجربه، تکرار، آموزش و تمرین به دست آورد. تنها به‌وسیله توسعه‌­ی این مهارت‌ها است که می‌­توان ارزش‌های فردی را به عمل تبدیل کرد.

اطلاعات

دانش یا اطلاعات برای توسعه‌ی خودآگاهی و مهارت‌ها الزامی است.

دانستن اینکه از کجا می‌توان اطلاعات مناسب پیدا کرد، به‌نوبه‌ی خود یک مهارت اساسی است. بدون اطلاعات، انتخاب‌های افراد در زندگی شخصی و همچنین کاری، محدود می­‌شود. اینترنت یک‌راه آسان برای همه افراد فراهم کرده تا خیلی سریع و آسان به حجم عظیمی از اطلاعات دسترسی پیدا کنند. مشکل، تنها در کیفیت اطلاعات یافت‌­شده بوده و مهارت اصلی، پیدا کردن اطلاعات صحیح و قابل‌اطمینان است.

 

 

 

 

اهداف

تعیین اهداف، راهکاری است که توسط آن، فرد می‌تواند مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرد.

فرآیند تعیین هدف شامل افرادی است که در مورد ارزش‌هایشان فکر می‌کنند و همچنین مسیری که برای زندگی خود برمی‌­گزینند. انتخاب‌ها از طریق بازتاب‌­هایی انجام می‌­شوند که اقدامات بر اساس آن­ها صورت می­‌گیرند. اهداف همیشه باید خاص و واقع‌بینانه باشند. تعیین اهداف شخصی، به ما در زندگی جهت می‌دهد، این جهت­دهی برای توانمندسازی فردی ضروری است.

زبان و توانمندسازی

زبان، رسانه اصلی ارتباط انسانی است که در قالب گفتاری و نوشتاری استفاده می‌شود.

استفاده از زبان، یعنی نحوه‌­ی ابراز وجود افراد به‌صورت کلامی و غیرکلامی، می‌تواند خودشان یا افرادی که با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند را توانمند سازد. مهم است که به نحوه‌­ی استفاده­‌ی زبان به‌منظور توانمندسازی خود یا زمانی که از آن برای توانمندسازی دیگران استفاده می‌شود دقت کرد.

استفاده از زبان برای توانمند سازی فردی

ازلحاظ توانمندسازی و ارتباط شخصی، ایده‌های زیر مفید بوده و استفاده از آن‌ها می‌تواند برای هر فردی مثبت و تأییدکننده باشد:

از زبان مثبت استفاده کنید:

تحقیقات انجام‌گرفته در زبان نشان می‌دهند که تصویری که شخص از خود به نمایش می­‌گذارد در کلماتی که فرد از آن­ها استفاده می‌کند، منعکس می‌شود. به‌عنوان‌مثال، افرادی که می‌گویند “باید” به نحو خاصی رفتار کنند، رفتار منفعلانه داشته و می‌تواند باعث شود که به نظر برسد این افراد کنترل و مسئولیت‌پذیری­ کمتری در قبال اعمالشان دارد.

از زبان فعال استفاده کنید:

به‌جای استفاده از جملات مبهم، اصطلاحاتی را به کار ببرید که به اقدام مثبتی اشاره دارد، بخصوص هنگامی‌که راجع به آینده صحبت می‌کنید. به‌عنوان‌مثال، ” من می‌­خواهم …” و “من می‌توانم …”.

از کلماتی استفاده کنید که هویت و حریم شما را تعریف می­‌کند:

اگر نتوانید از کلمات برای تعریف هویت و حریم خود استفاده کنید، دیگران تمایل پیدا خواهند کرد تا شما را تعریف کرده و معیارهایی را برایتان تعیین کنند که خودتان را با آن‌ها ارزیابی کنید. علاوه بر این، آن‌ها سعی خواهند کرد تا شما را متقاعد کنند که از خواسته آن‌ها پیروی کنید. در مورد اینکه چه کسی هستید و چه اهداف و ارزش‌­هایی دارید، صریح باشید. اجازه ندهید دیگران شما را تعریف کنند.

استفاده از زبان برای توانمندسازی دیگران

برای استفاده از زبان جهت توانمندسازی دیگران:

از اصطلاحات یا واژگان پیچیده استفاده نکنید:

استفاده از اصطلاحات و واژگان پیچیده می‌تواند نه‌تنها منحرف‌کننده بلکه ناتوان‌کننده نیز باشد. در هنگام کار با دیگران، استفاده از اصطلاحات خاص می‌تواند احساس ترس و ناتوانی ایجاد کند. بدون درک مشترک از کلماتی که استفاده می‌شود، ارتباط مؤثر و توانمند ساز نمی‌تواند صورت بگیرد. کلمات را با دقت انتخاب کنید تا آنچه را که می‌خواهید بیان کنید، روشن سازد.

روی کلماتی که افراد استفاده می‌کنند تمرکز کنید

کلماتی که دیگران استفاده می­‌کنند را منعکس کنید، برای اطلاعات بیشتر صفحات بازتاب و شفاف‌­سازی را ببینید. با استفاده‌­ی مناسب از واژگان مشترک، قادر خواهید بود تا خودتان را با دیگران و آنچه آن‌ها می‌گویند، ‘همگام‌­تر’ نشان دهید.

کلمات مثبت را انتخاب کنید

انتخاب کلمات مثبت یا فعال مانند ‘می‌خواهم’ یا ‘می‌توانم’ نشان‌دهنده این است که بر روی زندگی خود کنترل داشته و احتمال اینکه دیگران را ترغیب به عمل مثبتی کنید زیاد خواهد بود. این کلمات را با کلمات دیگری مانند “ممکن است” یا “شاید” که نشان‌دهنده­‌ی تردید هستند مقایسه کنید. استفاده از کلمات و جملاتی که مسئولیت‌پذیری را به همراه دارند، توانمندساز بوده و به‌جای رویکردی منفعلانه، به یک رویکرد مصمم و بااراده اشاره دارد.

از انتقاد و منفی بودن اجتناب کنید:

انتقاد همواره باید با نهایت احتیاط و فقط زمانی که کاملاً ضروری است، صورت بگیرد. هنگامی‌که کلمات بیان شوند، نمی‌توانند به‌راحتی پس گرفته شوند. اگر انتقاد ضروری باشد می‌توان آن را به روشی سازنده، از طریق استفاده از کلمات و عبارات مثبت و حمایتی بیان کرد. تلاش کنید تا با ملاحظات مثبت، برای انتقاد مقدمه سازی کنید.

در صورت لزوم از سؤالات باز استفاده کنید:

استفاده از سؤالات بسته پاسخ را به “بله” و “خیر” محدود خواهد کرد. این قبیل سؤالات به مردم احساس ناتوانی می­‌بخشد، زیرا هیچ فرصتی برای توضیح پاسخ‌شان وجود نخواهد داشت. از طرف ‌دیگر، سؤالات باز به فرد این فرصت را می‌دهد تا دلایل پنهان در پشت پاسخ‌های خود را کشف کنند. سؤالات باز، فرد را تشویق می‌کند که مسئولیت افکار و اعمال خود را بپذیرد، بنابراین می‌تواند به توانمندسازی کمک کند. سؤالات باز همچنین می‌توانند به مردم کمک کنند تا مشکلات را به شیوه‌ی خود حل کرده، اهداف خود را تعیین کنند و برنامه­­‌ی مناسبی برای انجام فعالیت‌شان در نظر بگیرند.

 

 

 

 

 

 

توسعه‌­ خود توانمندسازی

 

همه‌­ی ما فرصت‌­هایی برای کشف و توسعه­‌ی مهارت‌های جدید داریم. به‌منظور توانمندتر شدن در این زمینه می‌توانیم در تعاملات‌مان با دیگران اهداف زیر را دنبال کنیم:

اعتماد را ایجاد کنیم.

 

نقاط قوت و ضعف و محدودیت‌های خود را درک کنیم.

 

اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفسمان را پرورش دهیم.

ایجاد اعتماد

ایجاد اعتماد می‌تواند فرآیندی سخت و طولانی باشد. در راستای ایجاد اعتماد با دیگران ممکن است موارد زیر را انتخاب کنید:

باز برخورد کنید: در به اشتراک‌گذاری اطلاعات، ایده­‌ها و افکارتان صریح باشید. همچنین در صورت امکان در به اشتراک‌گذاری احساسات، عواطف و عکس‌العمل‌ها نیز این‌گونه باشید. هنگامی­که شخص دیگری نیز احساسات و عواطف و افکارش را با شما به اشتراک می‌گذارد، متقابلاً به‌طور مناسبی برخورد کنید.

 

به اشتراک‌گذاری و همکاری: منابع و دانش‌تان را با دیگران به اشتراک بگذارید تا آن‌ها را دررسیدن به اهداف‌شان کمک کنید. در راستای رسیدن به اهداف دوجانبه با یکدیگر همکاری کنید.

 

قابل‌اعتماد باشید: وقتی مردم به شما اعتماد می‌کنند، به بهترین نحو عمل کنید تا نتیجه مطلوب حاصل شود.

 

پذیرا باشید: ارزش­‌ها و دیدگاه­‌های دیگران را ارج بنهید.

 

حمایتگر باشید: در صورت نیاز از دیگران حمایت کنید اما همچنین توانایی‌هایشان را نیز شناسایی کنید، در صورت امکان اجازه بدهید تا بدون دخالت شما در جهت اهداف‌شان کار کنند.

در محل کار و در هر ارتباط کاری حرفه‌ای، ۳ عنصر اساسی در مورد اعتماد وجود دارد:

اعتماد به صداقت و حسن نیت بین تمامی کارکنان، صرف‌نظر از حقوق یا مقام.

اعتماد به این‌که تمامی کارمندان درون سازمان اهداف مشابهی را به اشتراک می‌گذارند و با یکدیگر در خصوص هر هدف متناقضی صریح برخورد می‌کنند.

 

اعتماد در خصوص صلاحیت افراد و انجام کاری که قول داده یا برعهده‌گرفته‌اند.

اعتماد می‌تواند به‌راحتی از بین برود و ممکن است هرگز به شکل اولیه خود برنگردد.

در خصوص موارد بالا فکر کرده و تلاش کنید تا در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود، ارتباطاتی بر پایه‌­ی اعتماد ایجاد کرده و آن­ها را حفظ نمایید.

از اقدامات زیر که منجر به سلب اعتماد شده و تأثیر مخربی بر توانمند سازی فردی دارد اجتناب کنید:

شوخی با دیگران به‌گونه‌ای که آن‌­ها را احمق جلوه دهیم.

قضاوت کردن در خصوص رفتار، نگرش و باورهای دیگران.

عدم پذیرش ارتباط دیگران به‌صورت کلامی یا غیرکلامی.

درک توانمندی‌ها، ضعف‌ها و محدودیت‌ها

توانمند شدن شامل آگاهی از توانمندی‌ها و ضعف‌ها است: شناسایی آن‌ها شما را قادر می‌سازد تا ضعف‌های خود را بهبود بخشیده و بر توانمندی‌های خود بی افزاید.

عجیب نیست که دیگران توانایی‌ها و ضعف‌های شمارا به‌طور نادرست قضاوت کنند و یا شما در مورد آن­ها دچار این قضاوت نادرست شوید. این امر می‌­تواند منجر به فرصت­‌هایی شود که به دلیل تصورات اشتباه در مورد توانایی­‌ها، محدود شده‌­اند. بنابراین مهم است که توانایی‌ها و ضعف‌های خود را بشناسید و آن­ها را به‌طور واضح به دیگران انتقال دهید، درحالی‌که دیگران را نیز تشویق می­‌کنید تا توانایی‌ها و ضعف‌هایشان را به شما نشان دهند.

در برخی از شرایط ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید که احساس می‌­کنید فراتر از توانایی‌های شما هستند. در این‌گونه موارد بایستی از دیگران کمک بگیرید. افراد توانمند محدودیت‌های خود را شناخته و مشکلی برای درخواست کمک و راهنمایی از دیگران ندارند. خودشناسی که غالباً به‌عنوان خودآگاهی شناخته می‌شود، نقطه‌­ی قوتی است که شمارا قادر می‌سازد تا اهداف توسعه­ فردی خود را به‌منظور همکاری بیشتر و گسترده‌تر تعیین کنید. هرچه بیشتر توانمند شوید، بیشتر قادر خواهید بود دیگران را نیز توانمند سازید.

ایجاد اعتمادبه‌نفس

اعتمادبه‌نفس برای افرادی که در تلاش برای تغییر رفتار یا توانمندتر شدن هستند می­تواند به‌عنوان بزرگ‌ترین عامل انگیزشی یا قدرتمند‌ترین محدودیت عمل کند.

بسیاری از افراد وظایفی را به عهده می‌­گیرند که احساس می‌کنند توانایی انجام آن را داشته و آن کار تلاش زیادی را برای غلبه بر فقدان اعتمادبه‌نفس می‌طلبد. فرآیند خود توانمندسازی، شامل افرادی است که به‌طور مداوم در حال به چالش کشیدن باورهای خود هستند و همچنین شامل چیزی که این افراد قادر هستند بر عهده بگیرند.

توانمند سازی فردی چیز ثابتی نیست که بتوانیم یک‌بار در زندگی انجام دهیم.

توانمند سازی فردی را باید به‌عنوان یک توسعه فردی مداوم در نظر بگیرید. از آنجایی‌ که شرایط و همچنین خود ما تغییر و توسعه می‌یابیم، بنابراین نیازهای‌مان را نیز برای توسعه و توانمندسازی برآورده می‌­کنیم.

 

 

تیم 1440 در این مسیر در کنارتان خواهد بود.

 

جستجو موبایلی